شیرین کاریهای هشت ماهگی گل پسرم
سلام گل مادر این روزها فرصت نمی کنم که به کلبه کوچک خاطراتت بیایم. سلام گل مادر این روزها فرصت نمی کنم که به کلبه کوچک خاطراتت بیایم. شبهازود میخوابی و صبح ها هم سحر خیزی.دوست داری در تمام مدت بیداریت،کنارت بنشینم و با هم بازی کنیم وهمین مساله سبب میشود که همه کارهایم روی هم انباشته شود.دوست دارم همه امور منزل روی روال و نظم باشد.تلاشم را هم مضاعف کرده ام ولی باز هم گاه کم می آورم. روز به روز شیرین تر میشوی عسل مادر.فدای چشمهایت که دل میبرد از من. سه روز است که گل پسرم دندان در آورده و بیقراریش بسیار گشته.وقتی بی تاب میشوی و از شدت درد هر چیزی را به دهان برده و لثه هایت را روی آن فشار میدهی ،دلم میخواهد...
نویسنده :
محمد طاها
2:30